یادم باشد امروز باز به تو سلام کنم
همان که روزی با روی باز به او سلام کردی
نمی دانم چرا دگر سلامم را جواب نمی دهی ؟
ولی من باز هر صبح بعد از یک جدال سخت
چه حس تلخی است که سلامم دگر هیچ معنایی ندارد
همان که به امید جواب سلامت چندین بار در خم کوچه منتظرت ماند
همان که شب ها به امید صبح و شاید به امید تو اشک ریخت
همان که خواب خوشش هیچ شبی بی اشک معنا نداشت
برچسبها: سلامی عاشقانه , , , ,
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 36 صفحه بعد